ماشین گیاه خوار

یکی از رویا های دانشمندان علاقه مند به سوخت های فسیلی و غیر فسیلی در حال تحقق است : ماشینی که بتواند بدون استفاده از سوخت های فسیلی به صورت نا محدود حرکت کند و برای محیط زیست هیچ ضرری نداشته باشد .    

پژوهشگران وابسته به سازمان پروژه های تحقیقاتی آمریکا در حال مطالعه بر روی نمونه آزمایشی خودروی نظامی هستند که با استفاده  یک بازوی روباتیک قادر است از موادی چون چوب و علف و برگ درختان یک نوع سوخت زیستی تولید و به مصرف موتور بخار خود برساند و با استفاده از این ساز و کار ماموریت های طولانی و راه دور را با موفقیت انجام دهد . 

این خودروی نظامی گیاه خوار قادر خواهد بود وسایل الکتریکی سربازان را شارژ کرده و تجهیزات  سربازان را از مکانی به مکان دیگر منتقل کند .   

 

اینم عکسش

آمپول یا برچسب ؟

محققان استرالیایی با بهره گیری از نوعی نانو برچسب موفق به رساندن واکسن به بدن در کمترین زمان , بدون نیاز به سرنگ و درد با قابلیت کاهش صد برابری مصرف واکسن شدند این نانو برچسب پاسخ ایمنی مشابه واکسن در بدن ایجاد می کند پروفسور کندال رهبر این پژوهش می گوید این نانو برچسب سلول های خاص را که در لایه نازکی درست در زیر پوست قرار دارند هدف می گیرد و نتایج ها ده برابر بهتر از روش های دیگر است در این روش نیازی به استفاده از محرک های ایمنی ، نیروی آموزش دیده و سیستم خنک کننده نیست ( واکسیناسیون چنگانه ) 

 این برچسب ها کوچک تر از تمبر پستی بوده و حاوی هزاران برجستگی کوچک هستند که با چشم دیده نمی شوند. 

 کندال توضیح می دهد امیدوارم با مقدار بسیار کمی واکسن افراد بسیاری را واکسینه کنیم . 

 این روش به کشورهایی که کمبود واکسن دارند همچنین به افرادی که از سرنگ می ترسند و کودکان کمک زیادی می کند . 

...!

دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند، به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت . او در پروژه  خود از 50 نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل یا حذف ماده شیمیایی دی هیدروژن مونو کسید را امضا کنند و برای این درخواست خود دلایل زیر را عنوان کرده بود :

1 مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود .

2 یک عنصر اصلی باران اسیدی است .

3 وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزانده است .

4 استنشاق تصادفی آن باعث مرگ می شود .

5 باعث فرسایش اجسام می شود .

6 روی ترمز خودرو ها اثر منفی می گذارد .

7 حتی در تومور های سرطانی یافت شده است .

از 50 نفر فوق ، 43 نفر  دادخواست را امضا کردند . 6 نفر به طور کلی علاقه ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می دانست که ماده شیمیایی دی هیدروژن مونو کسید در واقع همان آب است !

عنوان پروژه  دانشجوی فوق این بود ما چقدر زود باور هستیم !

حوادثی جالب و آشکار از زندگی آلبرت انیشتین

یک روز در هنگام تور سخنرانی ، راننده آلبرت انیشتین ، که اغلب در طول سخنرانی او در انتهای سالن می نشست ، بیان کرد که او احتمالا میتواند سخنرانی انیشتین را ارائه دهد زیرا چندین مرتبه آن را شنیده است. برای اطمینان بیشتر ، در توقف بعدی در این سفر ، انیشتین و راننده جای خود را عوض کردند و انیشتین با لباس راننده در انتهای سالن نشست . پس از ارائه سخنرانی بی عیب و نقص ، توسط یک عضو از شنوندگان از راننده سوال دشواری خواسته شده بود . راننده انیشتین خیلی معمولی جواب داد: "خب ، پاسخ به این سوال کاملا ساده است . من شرط می بندم راننده من ، (اشاره به انیشتین) که در انتهای سالن است ، می تواند پاسخ این سوال را بدهد .

*

همسر آلبرت انیشتین غالبا اصرار داشت که او در هنگام کار باید لباس های مناسب تری استفاده کند . انیشتین همواره می گفت : " چرا باید این کار را بکنم هر کسی این جا می داند من که هستم ." هنگامی که انیشتین برای شرکت در اولین کنفرانس بزرگ خود شرکت کرد نیز همسرش از او خواست که لباس مناسب تری بپوشد ، انیشتین گفت : " چرا باید این کار را بکنم هیچ کسی این جا مرا نمی شناسد . "

*

از آلبرت اینشتین معمولا برای توضیح نظریه عمومی نسبیت سوال میشد و او یک بار این گونه پاسخ داده بود : " دست خود را بر روی اجاق گاز داغ برای یک دقیقه قرار دهید ، و این عمل مانند یک ساعت به نظر می رسد ، حال با یک دختر خوشگل یک ساعت بنشینید ، و این عمل مانند یک دقیقه به نظر می رسد . این نسبیت است . ! "

*

هنگامی که آلبرت انیشتین شاغل در دانشگاه پرینستون بود ، یک روز قرار بود به خانه برود ولی او آدرس خانه اش را فراموش کرده بود . راننده تاکسی او را نمی شناخت . انیشتین از راننده پرسید آیا او می داند خانه انیشتین کجاست . راننده گفت : " چه کسی آدرس انیشتین را نمی داند ؟ هر کسی در پرینستون آدرس خانه انیشتین را می داند . آیا می خواهید به ملاقات او بروید ؟ "  انیشتین پاسخ داد :" من انیشتین هستم . من آدرس منزل خود را فراموش کرده ام ، شما می توانید مرا به آنجا ببرید ؟ " . راننده او را به خانه اش رساند و از او هیچ کرایه ای نیز نگرفت .

*

یک بار انیشتین از پرینستون با قطار در سفر بود که مسئول کنترل بلیط به کوپه او آمد . وقتی او به انیشتین رسید ، انیشتین بدنبال بلیط جیب جلیقه اش را جستجو کرد ولی نتوانست آن را پیدا کند . سپس در جیب شلوار خود جستجو کرد ولی باز هم بلیط را پیدا نکرد . سپس در کیف خود را نگاه کرد ولی باز هم نتوانست آن را پیدا کند . بعد از آن او صندلی کنار خودش را جستجو کرد ولی باز هم بلیطش را پیدا نکرد . مسئول بلیط گفت : دکتر انیشتین ، من می دانم که شما که هستید . همه ما به خوبی شما را می شناسیم و من مطمئن هستم که شما بلیط خریده اید ، نگران نباشید و سپس رفت . در حال خارج شدن متوجه شد که فیزیکدان بزرگ دست خود را به پایین صندلی برده و هنوز در حال جستجوست . مسئول قطار با عجله برگشت و گفت : " دکتر انیشتین ، دکتر انیشتین ، نگران نباشید ، من می دانم که شما بلیط داشته اید ، مسئله ای نیست . شما بلیط نیاز ندارید . من مطمئن هستم که شما یک بلیط خریده اید . " انیشتین به او نگاه کرد و گفت : مرد جوان ، من هم می دانم که چه کسی هستم . چیزی که من نمی دانم این است که من کجا می روم .

یخچالی که غذاها را در ژل نگه می دارد !

یخچال ، معمول ترین وسیله ای است که تقریبا در هر آشپزخانه ای یافت می شود ؛ در حالی که ظاهر و نحوه کار کردن آنها از زمانی که ساخته شده اند ، تغییر چندانی به خود ندیده است .

 اما یک طراح روس به خود جرات داده و یک نمونه متفاوت و جدید برای یخچال های آینده طراحی کرده است . این یخچال که بیشتر شبیه یک ویترین است ، برخلاف یخچال های معمولی ، مواد غذایی را در ژلی سبز رنگ نگهداری می کند نه در محفظه ای از هوای سرد .

 این طرح در جمع فینالیست های ۲۵ طرح برتر مسابقه بهترین طرح های مفهومی که هر سال شرکت الکترولوکس برگزار می کند ، قرار گرفته . یوری دیمیتریف در مورد ژل استفاده شده در این یخچال اینگونه توضیح داده : این ژل ، پلیمری حیاتی ، بی بو و ضد چسبندگی است که قابلیت تازه نگه داشتن مواد غذایی را دارد و شما می توانید مواد غذایی را در هر قسمت آن قرار دهید .

 این یخچال تقریباً چهار بار کوچکتر از یک یخچال معمولی طراحی شده و همچنین اگر چنین چیزی در آینده ساخته شود بی صدا و کم مصرف خواهد بود .  

 اینم عکسش 

درختان نور افشان !

" عمر کاردوسو " درختان پلاستیکی را طراحی کرده که داخلشان آب است و از همین آب برای تولید نور توسط دیودهای نورافشان ( LED ) استفاده می شود . جالب اینجاست که هر یک از این درختان پلاستیکی سه زائده دارند که می توان بزر درختان واقعی را در آن ها قرار داد تا با کمک آب موجود رشد کنند !   

این گونه ترکیب درختان پلاستیکی و واقعی ، بسیار جالب به نظر می رسد و شاید دور نباشد روزی که در خیابان ها به جای دکل های مرسوم لامپ ها ، این درختان نور افشان را مشاهده کنیم !  

اینم عکسش

در جمجمه خود چرخ دنده داشته اند !

محققان می گویند گونه جدیدی از دایناسورها موسوم به  کله قوچی که در تگزاس کشف شده اند , بال هایی در طرفین جمجه خود داشته اند که به استخوان های جمجمه جانور امکان می داده مانند چرخ دنده در هم جفت شوند . این ویژگی زمانی مفید یوده که این دایناسورها با هم نوعان دیگر خود درگیر می شدند .

دکتر نیکلاس لانگریج محقق دپارتمان زمین شناسی و ژئوفیزیک  دانشگاه ییل که مدیریت این پروژه  را عهده دار بوده , خاطر نشان کرد :  امکان دارد این ساختار خاص مانع از جابه جایی استخوان های جمجمه ی تحت فشار می شده است . این گونه جدید دایناسور با نام علمی "  تگزاسفال لانگستونی "  یا به اصطلاح کله " تگزاسی "  حدود 70 تا 80 میلیون سال پیش در منطقه ای که اکنون جنون غرب تگزاس است , می زیسته است .

پارازیت نوشت : مسایقه وبلاگی !!!

سلام 

جناب جوووون منو هم به بازی وبلاگی دعوت کردن و منم باید ادامه بدم .

قانون بازی: 

باید نام پنج وبلاگی که می خوانید را ذکر کنید و بگویید که فکر می کنید در پنج سال آینده, این وبلاگها درباره چه چیزی می نویسند، به این شرط که وبلاگ آخر, وبلاگ خودتان باشد و کسی که او را دعوت به بازی می کنید, حتما درباره شما بنویسد.

جوووون: حتما اون موقع داره ارشد میگیره اونم تو دانشگاه تهران ,  هنوزم شیطونی هاش و شوخی ها و سربه سرگذاشتناش  ادامه داره ,  هنوزم تو وبلاگش می آد و از کاراش و شیطونیاش سر کلاس ارشد می نویسه ,  هنوزم یه جوووون سرحال و شادابه ,  شاید تا اون موقع دیگه تمام همکلاسی های دخترش قرص اعصاب مصرف کنن , هنوزم داره با آقای کافه چی سر ترک سیگار بحث می کنه , ما هم همچنان وبلاگشو می خونیم و می خندیم  

آفتابه سمپادی: اون موقع داره واسه کنکور خرخونی می کنه و تو فکر اینه که سال بعد تو دانشگاه چطوری این و اون اذیت کنه بعد می آد تو وبش راه حلاشو می نویسه که چطوری پسرا ی کلاس و استاد هارو ذله کنه ,  یه وب دیگه می زنه و به جای آفتابه سمپادی میشه آفتابه دانشگاهی

گوجه سبز فرزانگانی: اینا 2 نفرن احتمالا از هم جدا شدن یکی شده آلوچه فرزانگانی اون یکی هنوز گوجه سبز باقی مونده ,  این 2 تا دارن رقابت وبلاگی می کنن و هر روز یکیشون می آد از تیزهوشیای خودش می نویسه که به اون یکی بگه من تیزهوش ترم و با هم بحث دارن ,  هر 2 تاشونم دارن واسه کنکور سخت می خونن تا سال بعد بشن گوجه سبز دانشگاهی و آلوچه دانشگاهی

پیشی سمپادی : پیشی تیزهوش ما اون موقع دیگه این وبشو بسته , اون موقع سال دوم سوم دانشگاس ,  پیشی جون داره تو یه دانشگاه معتبر تو یه رشته توووووووپ درس می خونه ,  پیشی اون موقع یه وب عشقولانه زده و داره از عشقش و خودش می نویسه از این وبلاگ بی حالا که قالب مشکی دارن و همش شعرای عاشقانه می نویسن ,  اون موقع اسم وبش شده پیشی عاشق و هاپو ی عاشق

و خودم: اون موقع بنده دیگه تو کف انیشتین نیستم ,  خودم یه پا انیشتین شدم و دارم تو کانادا به تحصیلاتم ادامه میدم ,  دارم یه فضاپیما طراحی می کنم برم یه دور تو کهکشانا بزنم ,  میشم جووونترین فیزیکدان و ریاضی دان جهان ,  اون موقع دیگه وبلاگ ندارم یه سایت تخصصی دارم که خود انیشتین می آد می خونه و  توش می مونه ,  تو سایتم از آخرین دستاوردام در زمینه فضاپیماها و ریاضی و فیزیک می نویسم و اسمم تو کتاب فرار مغزها نوشته شده

آسانسور فضایی : از رویا تا واقعیت

رویا ساخت و استفاده از فضا پیماها و شاتل های فضایی که بتوان از آن ها بعد از هر ماموریت استفاده مجدد کرد از همان اولین پرتاب شاتل فضایی در سال 1981 در ذهن دانشمندان و مهندسان شکل گرفت . از آن روز تا به حال بیش از 100 ماموریت فضایی انجام شده است ولی هزینه ماموریت ها تغییر اندکی کرده است . هزینه پرتاب یک شاتل فضایی آمریکایی یا یک فضا پیما , تقریبا در حدود 22000 دلار به ازای هر کیلوگرم است . بنابراین , یک سامانه حمل و نقل فضایی جدید که هم قابل اطمینان و هم مقرون به صرفه باشد , می تواند مسافرت به مدار زمین را به یک سفر روزانه تبدیل کند و باعث کاهش چشمگیر هزینه ها شود " آسانسور فضایی " یکی از طرح های جایگزینی است که در این زمینه پیشنهاد شده است . آسانسور فضایی یک ریسمان بسیار سبک و محکم دارد که از نانو لوله های کربنی ساخته خواهد شد .  

ریسمان از یک طرف به سکویی در اقیانوس اطلس و از طرف دیگر به ماهواره ای که در فضا به عنوان وزنه تعادل عمل می کند , متص خواهد شد . گردش وضعی زمین , نیروی گریز از مرکز کافی برای غلبه بر کشش گرانش زمین ایجاد می کند و باعث می شود که ریسمان کشیده و محکم نگه داشته شود . بنابراین آسانسور فضایی یک پل دائمی بین زمین و فضا مهیا خواهد کرد . از بالا برنده های مکانیکی متصل به نوار یا ریسمان , می تواند برای انتقال بار و در نهایت انسان به مدار استفاده کرد . هزینه تخمین شده تنها 220 تا 880 دلار به ازای هر کیلوگرم خواهد بود که بسیار کمتر از هزینه تمام شده ماموریت های پرتابی امروزی است .

معمای انیشتین

یک معما که هرکس این مساله رو حل بکنه جزو 2 درصد افراد باهوش جهان است!

طرح مساله از پروفسور اینشتین :

اول فکر کنین بعد جوابشو ببینین

1- در خیابانی، 5 خانه در پنج رنگ متفاوت وجود دارد.

2- در هر یک از این خانه ها یکنفر با ملیتی متفاوت از دیگران زندگی می کند.

3- این 5 صاحبخانه هر کدام نوشیدنی متفاوت می نوشند، سیگار متفاوت می کشند و حیوان خانگی متفاوت نگهداری می کنند.

سؤال: کدامیک از آنها در خانه، ماهی نگه می دارد؟

راهنمایی:

1- کبوتر در خانه قرمز زندگی می کند.
2- مرد سوئدی، یک سگ دارد.
3- مرد دانمارکی چای می نوشد.
4- خانه سبز رنگ در سمت چپ خانه سفید قرار دارد.
5- صاحب خانه سبز، قهوه می نوشد.
6- شخصی که سیگار PALL MALL می کشد پرنده پرورش می دهد.
7- صاحب خانه زرد، سیگار DUNHILL می کشد.
8- مردی که در خانه وسطی زندگی می کند، شیر می نوشد.
9- مرد نروژی ، در اولین خانه زندگی می کند.
10- مردی که سیگار BLENDS می کشد در کنار مردی که گربه نگه می دارد زندگی می کند.
11- مردی که اسب نگهداری می کند، کنار مردی که سیگار DUNHILL می کشد زندگی می کند.
12- مردی که سیگار BLUE MASTER می کشد، آبجو می نوشد.
13- مرد آلمانی سیگار PRINCE می کشد.
14- مرد نروژی کنار خانه آبی زندگی می کند.
15- مردی که سیگار BLENDS می کشد همسایه ای دارد که آب می نوشد.
آلبرت اینشتین این معما را در قرن نوزدهم میلادی نوشت. به گفته وی 98 درصد از مردم جهان نمی توانند این معما را حل کنند! 

اینم جوابش  
    ۱     ۲    ۳    ۴    ۵
 رنگ زرد آبی قرمز سبز سفید
 کشور نروژ دانمارک انگلیس آلمان سوئد
 سیگار دانهیل بلندز پالمال پرنس بلومستر
 حیوان اسب پرنده سگ
 نوشیدنی آب چای شیر قهوه آبجو